آلبرت فیش باور داشت که مأموریتی آسمانی داره. رویاهایی میدید و صداهایی میشنید و دنبال نشونههایی از بالا میگشت.میگفت فرشتهای باید بیاد و جلوی تیغش رو بگیره… اما فرشتهها یکی یکی از جلوی تیغ رد شدن.این قسمت از پادکست جنون، آغاز سقوط مردیه که خودش رو پیامآور میدونست، ولی تبدیل شد به یک کابوس مجسم ترجمه، روایت و تنظیم : شهاب جعفری لینک بلیت نمایش مردهبازی: https://tiwall.com/p/necroplay از لینک زیر به ما در یوتیوب ملحق شوید یوتیوب جنون ادواری درگاه امن حامی باش برای حمایت ارزی- ریالی از پادکست جنون راههای ارتباط با ما: اینستاگرام توییتر تلگرام
آلبرت فیش باور داشت که مأموریتی آسمانی داره. رویاهایی میدید و صداهایی میشنید و دنبال نشونههایی از بالا میگشت.میگفت فرشتهای باید بیاد و جلوی تیغش رو بگیره… اما فرشتهها یکی یکی از جلوی تیغ رد شدن.این قسمت از پادکست جنون، آغاز سقوط مردیه که خودش رو پیامآور میدونست، ولی تبدیل شد به یک کابوس مجسم ترجمه، روایت و تنظیم : شهاب جعفری لینک بلیت نمایش مردهبازی: https://tiwall.com/p/necroplay از لینک زیر به ما در یوتیوب ملحق شوید یوتیوب جنون ادواری درگاه امن حامی باش برای حمایت ارزی- ریالی از پاد...